معنی تصفیه نشده

حل جدول

تصفیه نشده

ناخالص


تصفیه

پالایش

پالش


ارائه نشده

پدیدار نشده، عرضه نشده

فارسی به انگلیسی

فارسی به ایتالیایی

فرهنگ معین

تصفیه

پاک کردن، صاف کردن، پالایش. [خوانش: (تَ یِ) [ع. تصفیه] (مص م.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تصفیه

پالایش

مترادف و متضاد زبان فارسی

تصفیه

تزکیه، تهذیب، پالایش، پاک‌سازی، فیلتر، تفریغ‌حساب، رفع اختلاف، پاک کردن، پالودن، صاف کردن،
(متضاد) آلودن، رفع اختلاف کردن

فارسی به عربی

تصفیه

اداره، ترتیب، ترشیح، تسرب، مستوطنه

فرهنگ عمید

تصفیه

پاک کردن، پاکیزه ساختن،
صافی‌ کردن، بی‌آلایش‌ کردن چیزی، خالص‌ کردن، پالودن،
امری یا کاری را تمام کردن و انتظام دادن،
رفع اختلاف کردن،
* تصفیهٴ‌ حساب: = تسویه‌حساب

کلمات بیگانه به فارسی

تصفیه

پالایش

فرهنگ فارسی هوشیار

تصفیه

صافی کردن، روشن کردن


نشده

جست و جوی گمشده


تصفیه کردن

پالودن پالاییدن (مصدر) پاک کردن پالودن بی آلایش کردن، بپایان رسانیدن امری را، رفع اختلاف کردن. یا تصفیه کردن حساب

لغت نامه دهخدا

تصفیه خانه

تصفیه خانه. [ت َ ی َ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) پالایشگاه. جایی که نفت یا جز آن را صاف کنند.

معادل ابجد

تصفیه نشده

944

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری